تجلیل سفیر ایران در فرانسه از مقام مولانا
تاریخ انتشار: ۸ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۴۶۸۲۹۵
خبرگزاری میزان-روز بزرگداشت حضرت مولانا جلال الدین رومی را که در پس گذشت قرون و اعصار همچنان در بلندترین نقطه شعر و ادب پارسی جهان قرار دارد و روز به روز بر سیل مشتاقان و دوستداران آثار بیادگار و ماندگار او دلبستگی بیشتری مییابند را گرامی میداریم. خبرگزاری میزان - بهرام قاسمی سفیر جمهوری اسلامی ایران در فرانسه به مناسبت روز بزرگداشت مولانا نوشت: روز بزرگداشت آفریدگار و نادره نابغه نقطه پیوند خجسته شعر، عرفان، فلسفه، اخلاق و عشق و آدمیت و معنویت حضرت مولانا جلال الدین رومی را که در پس گذشت قرون و اعصار همچنان در بلندترین نقطه شعر و ادب پارسی جهان قرار دارد و روز به روز بر سیل مشتاقان و دوستداران آثار بیادگار و ماندگار او دلبستگی بیشتری مییابند را گرامی میداریم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او در پیشگاه شعر و عرفان و فلسفه و با نگاه انسانی اش در سایه شمس و تمسک به مکتب عشق، عرفان و سیر و سلوکی تاریخی و ممتاز را بدان حد تکامل بخشید که امروز هنوز یکی از سرآمدان عرصه شعر و ادب و عرفان نه تنها پارسی گویان و پارسی خویان که نادرهای در طراز جهانی و در گستره علم و دانش و فلسفه و حکمت جهان پایدار و سرفراز سر به آسمانها کشیده و بی هیچ تردیدی ماندگار و مانا بر سکوی افتخارات بزرگان دانش و علم بشری خواهد درخشید و در آینده نیز بیش از گذشته خورشید عالم تاب او بر گستره هر چه بیشتری از جهان و در جمع اصحاب فضل و ادب و شعر و عرفان خواهد درخشید.
مولانا امروز دیگر نه به ما پارسیگویان و فارسیخوانان که به تمامی فرهنگها و جوامع بشری و به پر شمار فرهیختگانی که در فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی تا آمریکای شمالی در گرو عشق فهم و درک و ادراک او هستند، تعلق دارد. مولانا که عارف و عامی را به وجد و سرور و اندیشمندان و حکما و فلاسفه را به تفکر و اندیشه وا میدارد و او را بر بالهای شعر و گفتار نغز خود تا اوج کهکشانهای ناپیدا و بی انتهای جهان خلقت پرواز میدهند، بی شک میتواند مظهری از همدلی و درک درد مشترک جهان از هم گسیخته و وامانده از اختلافات و مظهر مدارا و رواداری و انسانیت به معنای خاص خود باشد.
ما ایرانیان و مردم این سرزمین که با معنویت و عرفان و فلسفه و اندیشه بزرگانی، چون او و دیگر دردانههای پرشمار زیست و زندگی کرده ایم، باید بتوانیم بیش از آنچه تاکنون بدان همت نهاده ایم در گسترش این فرهنگ و مکتب عرفانی- انسانی کوشا باشیم و باید بیش از آن که وقت و زمانه بگذرد ارزشهای بزرگ و داشتههای بی نظیر خود را بدان گونه که بایسته است پاس داریم و این پاسداشت تنها به ترویج آثار این بزرگمردان ممکن خواهد شد. نسلهای امروز و آیندگان هرگز نباید از میان داشتههای ارزشمند جهان شمول و چهرههای تاریخی خود در جهان فرهنگ و ادب و عرفان که سرمایه بزرگ و دیرینه و امروز و فردای ما میتواند باشد، ناگزیر به انتخابی از میان نامطلوبترینها باشند.
آنچه عیان است این است که امروز جهان از اوج معنویت خود در نشیبی ناباورانه سقوط را تجربه میکند و هنر و اخلاق و معنویت از عرش اندیشه مولانا و حافظ و سعدی و ... به پرتگاهی سرنگون شده و این ماییم و همه آنانی که در یک درد آشنا و شاید مشترک نیازمند باز اندیشی و بازخوانی این میراث گرانسنگ جهانیاند. بیشتر بخوانید: قاسمی: منزوی شدن آمریکا میتواند به نقطه عطفی در سیر تحولات تاریخ معاصر تبدیل گردد انتهای پیام/ برچسب ها: بهرام قاسمی پاریس مولانا
منبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: بهرام قاسمی پاریس مولانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۶۸۲۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مترسک؛ عرفان طهماسبی
تعداد بازدید : 0 کد ویدیو دانلود فیلم اصلی کیفیت 480 کیفیت 284
مو براش میباریدم تا توو خشکی نشینه
مو براش میتابیدم تا توو سرما نشینه
مو براش دریا شدم او با برکه میپرید
مو براش فردا شدم به گذشته میرسید
مو یه دنیا آرزو او جلو پاشو میدید
صاف بودم عین دشت ولی بام صادق نشد
مو براش عشق شدم ولی بام عاشق نشد
غرق عشقش میشدم یک دفعه قایق نشد
آی مترسک چشاتو واکن گندماتو دزدین
آی مترسک سر و صدا کن که کلاغا رسیدن
ای مترسک سر و صدا کن که کلاغا رسیدن
همه جا جارش زدم مونه بی صدا میخواست
مو براش شفا بودم او فقط دوا میخواست
مو دوتامونه ولی اون مونه جدا میخواست
آی مترسک چشاتو واکن گندماتو دزدین
آی مترسک سر و صدا کن که کلاغا رسیدن
ای مترسک سر و صدا کن که کلاغا رسیدن
نمیدونم دلوم دیوونه ی کیست
اسیر نرگس مستونه ی کیست
نمیدونم دل سر گشته ی مو
کجا می گردد و در خونه ی کیست